English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (618 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agent U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
equitable mortgage U از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
non procedural language U بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
texel U مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
parliamentarism U سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
devil's advocates U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
applications U اعمال
undertakings U اعمال
exercises U اعمال
exercised U اعمال
exercise U اعمال
exercising a right U اعمال حق
exertions U اعمال
acts U اعمال
doings U اعمال
exercising U اعمال
exertion U اعمال
application U اعمال
takeover U اعمال کنترل
strong-arm U اعمال زورکردن
hard labor U اعمال شاقه
exercising force U اعمال زور
imposes U اعمال نفوذکردن
labourhardl U اعمال شاقه
to have the pull of U اعمال نفوذکردن بر
the galleys U اعمال شاقه
impressment U اعمال زور
exertion U اعمال زور
lobbying U اعمال نفوذ
takeovers U اعمال کنترل
exertions U اعمال زور
workable U قابل اعمال
preventative actions U اعمال بازدارنده
peonage U اعمال شاقه
impose U اعمال نفوذکردن
exert U اعمال کردن
exerted U اعمال کردن
galleys U اعمال شاقه
applicatory U اعمال شدنی
applies U اعمال کردن
applicator U اعمال کننده
applicative U اعمال کردنی
applying U اعمال کردن
showing partial views U اعمال نظر
apply U اعمال کردن
hard labour U اعمال شاقه
exerting U اعمال کردن
applier U اعمال کننده
willable U قابل اعمال
strong arm U اعمال زورکردن
exerts U اعمال کردن
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
To use force(violence) U اعمال زور کردن
use one's influence U اعمال نفوذ کردن
alteration U تغییر اعمال شده
house keeping operation U اعمال خانه داری
embraceor U اعمال نفوذ کننده
imprisonment with hard labour U حبس با اعمال شاقه
governance U اعمال قوه اختیارداری
To bring pressure to bear . To exert pressure . U اعمال فشار کردن
penal servitude U حبس با اعمال شاقه
showing partial views U اعمال نظر کردن
to use one's influence upon U اعمال نفوذ کردن بر
non serverign acts U اعمال تصدی دولت
undue influence U اعمال نفوذ ناروا
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
copy protection U جلوگیری از اعمال کپی
applied magnetic field U میدان مغناطیسی اعمال شده
jars U اعمال شوک شدید به یک وسیله
interventions U عمل اعمال تغییر در سیستم
imposed deformation U تغییر شکل اعمال شده
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
capitalization U اعمال سیستم سرمایه داری
put on U اعمال کردن بکار گماردن
intervention U عمل اعمال تغییر در سیستم
squeeze U [آبگیری از فرش با اعمال فشار]
jar U اعمال شوک شدید به یک وسیله
jarred U اعمال شوک شدید به یک وسیله
modification U تغییر اعمال شده به چیزی
encode U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encodes U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
confidential U است نه اعمال تصدی موجودباشد
power U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers U اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
the exercised thier veto U انها حق وتوی خود را اعمال کردند
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
track records U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
pulsed U اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
procrustean U بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
pulse U اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
track record U آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
action U شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
embracery U اعمال نفوذاز راه رشوه یا تهدیدوغیره
actions U شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
powers U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
embraceor U متهم به اعمال نفوذ درهیئت منصفه یا دادگاه
arithmetic U تابع ریاضی اعمال شده روی داده
powering U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
powered U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
arguments U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
dynamically U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
argument U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
embracery U جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه
power U روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
interactive U پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
hash U عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
knowledge U دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
impressure U اعمال نیرو بر روی چیزی فشار و زور درامری
syntax U قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
correctional custudy U روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
phosphor U مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
omnia pressumuntur solemniter U اصل بر صحیح انجام شدن همه اعمال است
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
case law U رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
diode U دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
stable U وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود
condition U وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
stables U وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
opened U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opens U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
crystals U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
recompile U کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
jumper U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumpers U مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
backout U ذخیره کردن فایل در محل اصلی پیش از اعمال هر گونه تغییر
inputted U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
powers U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
condominium U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominiums U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
powering U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power U تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
bad break U مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
vital necessity U پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند
decision U نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
decisions U نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
recital U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
recitals U قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
new deal U روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
rule of law U قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
ends U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
maintenance U جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
ended U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
end U توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
non cohesive soil U خاکی که فاقد چسبندگی باشد
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
actual address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
double adultery U زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
necessity U درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
remainder U حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
immunity U به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
interlocking directorate U حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
LCD U کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود
modulator U مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
to lay violent handsonany one U اعمال زورنسبت بکسی کردن دست زوربرکسی دراز کردن
cleanest U کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
clean U کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1strong
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com